ترانه های دل

قلم رو از دستم انداختم......وقتی حرفی واسه گفتن نداشتم

به این لحظه بارونی قسم               

بری آب  پشت سرت نمیریزم

اگه فرسنگ ها دور هم باشی

برات یک نامه هم نمینویسم

 

ناله ي  غم سر نمی دهم

سرم رو به دیوار نمی کوبم

دیگه پرسه زنون تو کوچه ها

دنبال رد نگاهتو نمیگیرم

اونقدر هم ساده نیستم که

یه اشتباه دوباره تکرار کنم

غرورم بهم اجازه نمیده که

به برگشتن تو اصرار کنم

 

+نوشته شده در شنبه 9 دی 1391برچسب:,ساعت21:11توسط مسعود | |